آنچه شما خواسته اید !!!!!!

شبکه دامپزشکی شهرستان نکا

آنچه شما خواسته اید !!!!!!

شبکه دامپزشکی شهرستان نکا

سوره عاشورا





          عاشورا







اندوهناک ترین سوره عشق است

فرود کلام الله ناطق در سرزمین نی نوا

و تو چه می دانی نی نوا چیست؟

نی نوا محل فرود فرشتگان است

تا قیام قیامت

و نزول آیه های سرخ تسلیم

و حسین همان آیه محکم تسلیم است

و حسین همان آیه مقطعه است

از اثر شمشیر از خیزران

و سمکوب وحشیانه اسب ها

و حسین رمز است

رمز قالوبلی

و زینب

سوره عاشورا

عاشورا

اندوهناک ترین سوره عشق است

فرود کلام الله ناطق در سرزمین نی نوا

و تو چه می دانی نی نوا چیست؟

نی نوا محل فرود فرشتگان است

تا قیام قیامت

و نزول آیه های سرخ تسلیم

و حسین همان آیه محکم تسلیم است

و حسین همان آیه مقطعه است

از اثر شمشیر از خیزران

و سمکوب وحشیانه اسب ها

و حسین رمز است

رمز قالوبلی

و زینب

زینب سوره صبر است

زینب سوره صبر است

با آیه های روشن فریاد

در هم کوبنده سکوت

و علی اصغر

کوچک ترین سوره عاشورا

سلام بر نفس مطمئنه!

سلام بر لبان تاولناک از عطش!

سلام بر کربلا!

و کربلا همان معراج ملائکه است

سرزمین مقدس طوی

سرزمین السابقون السابقون

و عاشورا پاره تن نی نواست

آیه های سرخ دمیده از خون

تا قیام قیامت

ای خاک کربلا ! کاش آن روز از خجالت آب شده بودی تا بهترین ها .  تشنه جان نمی باختند

ای ریگ های زمین کربلا کاش آن روز از گرمای وجود حسین ذوب شده بودید تا خار پای کودکانش نمی شدید

کاش راز سکوتت را برایم فاش می کردی تا می فهمیدم که چرا آن روز در هم نپیچیدی تا ناله ها و گریه های زنان حرم در تو نپیچد

عقده از دل بگشا و ناله های درونت را برایم باز کن . بگو ای نوای العطش کودکان حرم را در کدام گوشه از قلبت جا دادی که از طنینش . متلاشی نشدی ؟

بگو که چگونه به زیر گهواره علی آرام گرفتی و از ناله های کودکانه اش به خود نلرزیدی ؟

بگو که قدم های با صلابت علمدار حسین را چگونه تحمل کردی و به خود فرو نرفتی ؟ ای کاش می دانستم که چگونه سرهای به نیزه رفته را به نظاره نشستی

کاش زبان می گشودی و پرده از حقیقت بر می داشتم

چشمه چشمه می گریم

روایت سهمناک است

تو را چگونه روایت کنم

ای شروه خوان اندوه

که خاک بعد از تو شام غریبان است

که آسمان بعد از تو دل تنگ است

تو مانده ای و تو

کسی نمانده است

نه حسینت

نه ابوفاضلت

نه علی اکبرت

نه رقیه ات

تو مانده ای و تو

و صدایی که هنوز برنده تر از شمشیر است

تو مانده ای و تو

آه ! ای صبور زخمی

آه ! ای صبور کتک خورده

همه رفته اند

خون می دود بر خاک

خون خاک را پس می زند

خون تا آفتاب بالا رفته است

ولوله ای برپاست

تو مانده ای و تو

و بغضی که در گوش خاک نجوا کردی

و بعد از آن خاک سر از آتش برنداشته است

کوفه وادی به وادی تیر سرگردانی است

شام وادی به وادی شرمندگی است

آه ! چه نجوا کردی در گوش خاک که هرشب بادهای سرخ می وزند

که هر شب آوای حزین توست در سنج ها

که هر شب مویه های غریبانه توست در کتل ها

و اشک های روان توست

آه

ای صبور زخمی

روایت سهمناک است

تو را چگونه روایت کنم؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد